پرواز مرغان ماهيخوار
بالای سرم
هراس انگيز است
مردی سگش را با كالسكه به گردش آورده
خورشيد كم كمك به وصال آرامترين اقيانوس مي رسد
كودكي يك ساله همراه مادرش روي شنهای ساحل قهقهه مي زند
و من محو اينهمه زيبايي دلتنگ كودك كوچكم مي شوم
پشت به غروب خورشيد
راهي خانه
۱۳۹۱ فروردین ۱۰, پنجشنبه
پياده روی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
ّٔا، هوا خوری، اونم بدون بچه! چطور دلت اومد!
پاسخحذفباد سرد میاد، سرما میخوره، منتظرم بزرگ بشه باهم بریم :)
حذفحالا بگذریم که حاج یوسف ما رو با خودت نبردی ددر، ولی توصیفت قشنگ بود! دفعه بعد نبینم تنها تنها بری بیرون ها!
پاسخحذفاومدم بگم پس چرا یوسف کیچولو رو نبردی دیدم نوشتی :)
پاسخحذفپس بیا بذارش پیش خاله مریم صورتی:)
آخه كجايى خاله مريم صورتى كه بيارمش پيشت :(
حذفche shaerane! man kamelan tajasom kardam haleto :)
پاسخحذفbabaaaa! dele maro nasoozoon hey! khoda ro khosh nemiad ;)
پاسخحذفخيلى خوب نوشتى مريم! آفرين :)
پاسخحذفبه به
پاسخحذف:)