مادر بودن يعنى اينكه وقتى بچه ات خواب است بشينى پشت كامپيوتر و دنبال كار بگردى و بخواهى يك دل سير براى خودت گريه كنى كه حيف شدى پاى بچه و شوهر. بعد همان لحظه بچه ات از خواب بپرد و بروى بغلش كنى و كنارش بخوابى و صورت ماهش را تماشا كنى و آرام آرام اشك بريزى كه اگر كار پيدا كنى روزي سه چهار ساعت بيشتر بچه ات را نمى بينى. آنوقت تو هم مى شوى مثل باباها، كه بچه ات بدون تو خوابش مى برد، بدون تو روزش را شب مى كند، و بدون تو بزرگ مى شود. آنوقت هنوز كار پيدا نكرده، قد همه دنيا دلت براى بچه ات تنگ مى شود.
۱۳۹۲ آبان ۴, شنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)