فسقلی دوست داره که باهم بشینیم پای کامپیوتر و عکسهای کوچولویی هاش رو ببینیم. امروز کلی عکس لب دریا باهم تماشا کردیم. با خودم گفتم یک پست خداحافظی به دریا بدهکارم. باید هرچه زودتر بنویسمش.
دلم می خواهد روزی داستانی بنویسم که برای همیشه ماندگار شود. شاید یکی از روزهای بعد از چهل سالگی. با نقد داستانهایم به من کمک کنید تا بتوانم بهتر بنویسم. ( لطفا در مورد نوشته هایم نظر بگذارید. نوشته های بی ربط پاک می شود)
با ما هم شٍیر کنید لطفا
پاسخحذفبا تشکر خاله مریم صورتی :)