۱۳۸۶ خرداد ۱۴, دوشنبه

نیایش

وقتی خسته و غمگین از برداشتن نقاب مردمان آن سرزمین دوردست
دست در دست هم، شانه به شانه قدم بر می داشتیم
وقتی حقیقت صورتشان پشت لبخندهای مصنوعیشان آشکار شده بود
وقتی از نفس افتاده، ترسان از آینده که چه پیش می آید، جلو می رفتیم
خداون نسیم ملایمی در آن هوای گرم برایمان فرستاد
صورتمان را نوازش کرد
لبخند بر لبانمان نشاند
و آرام در گوشمان نجوا کرد
غمگین نباشید ... من در همین نزدیکی هستم

۱ نظر:

  1. That is really true that whoever rely on Allah it would be enough for him.

    پاسخحذف