۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه

شبی که اوباما رئیس جمهور شد.

وقتی‌ رئیس جمهور جدید آمریکا یک سیاه پوست میشود، وقتی‌ آمریکاییها خود را بهترین ملت دنیا میدانند و به دمکراسی خود افتخار میکنند. وقتی‌ میبینم که انتخاباتشان چه بی‌ دردسر تمام میشود بدون اینکه صندوقی باطل شود. تمام غصهٔ دنیا توی دلم جمع میشود که چرا من نمیتوانم به آزادی و دمکراسی در کشورم افتخار کنم، چرا نمیتوانم یک انتخابات بدون درد سر و هیا هو را در کشورم به یاد بیاورم. چرا حتی نمیتوانم به اسلامی بودن کشورم افتخار کنم.
درست روزی که مردم آمریکا اولین رئیس جمهور سیاه پوست خود را انتخاب کردند. در کشورم نمایندگان مجلس مشغول استیضاح وزیر کشوری بودند که با مدرک فوق دیپلم ادعای دکتری و استادی میکرد و مورد حمایت رئیس جمهور کشورم بود. رئیس جمهوری که ادعا داشت دستور گرفته که برود و برای رای آوردن آن آدم شیاد تلاش کند.
درست در شبی که خیلی‌ از آدمها برای پیروزی اوباما شادی میکردند، من غمگینترین دختر دنیا شده بودم.

۲ نظر:

  1. وقتی می‌گین کشورم، مگه منظورتون آمریکا نیست؟ خوب اوضاع که خیلی خوبه این جا، انتخابات خوب هست، دمکراسی هم هست. پس مشکل چیه؟

    پاسخحذف
  2. I don't know if you listened to Obama speech after the election or not. He was talking about the oldest African American black lady who had came to vote. He mentioned she was remembering the time the blacks were slaves, and ladies, either white, nor black had the right for voting. But now, today, she is not only free but also has right to decide whom may govern her country. Yes USA changed and so can we
    .
    Here is part of Obama speech that I really like:
    "Each and every time, a new generation has risen up and done what's needed to be done. Today we are called once more — and it is time for our generation to answer that call. For that is our unyielding faith — that in the face of impossible odds, people who love their country can change it." . let see how we can change our beloved home, and make history......

    پاسخحذف