شعر و شاعری آقای شوهر همچنان ادامه دارد و ديگر در جواب غر غر ها و ناله های من همش شعر تحويلم می دهد. اين هم سروده جديد ايشان: ه
سحر گفت مريم به شويش علی
که باشد مرا درد دندان غمی
بگفتش علی صبر کن دلبرا
که باشد همو درد را مرهمی
کم کم دارم به اين فکر ميفتم که اسم وبلاگم رو عوض کنم بگذارم ديوان آقای شوهر!!!!! ه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر